مدیریت توانبخشی

مدیریت توانبخشی

پلی برای رسیدن به سالمندی موفق و فعال
مدیریت توانبخشی

مدیریت توانبخشی

پلی برای رسیدن به سالمندی موفق و فعال

مرگ دلخراش خانم معلم نابینا در ایستگاه مترو

«هما بدر»، معلم نابینای 33 ساله و خبرنگار «ایران سپید» و مادر 2 کودک پنج و یک ساله صبح دیروز در ایستگاه مترو خزانه متوجه لبه سکو نشده و با سقوط به داخل کانال و برخورد با قطار، به طرز دلخراشی جان سپرد.

وی که فوق‌لیسانس تاریخ اسلام بود علاوه بر اشتغال به معلمی، سال‌ها به عنوان خبرنگار «ایران سپید» در سطح شهر به تهیه گزارش از موانع تردد نابینایان مشغول بود و سرانجام خود قربانی یکی از همین موانع شهری شد.

به گزارش خبرنگار جنایی ما، ساعت 8 صبح دیروز مأموران پلیس مترو از سقوط مرگبار زن جوانی به داخل چاله‌ای در ایستگاه خزانه باخبر شدند. پس از حضور مأموران در محل حادثه و اعلام موضوع به بازپرس شاهنگیان- قاضی کشیک ویژه قتل- تحقیق در این باره آغاز شد. جسد قربانی هم برای تعیین علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت. بازپرس جنایی تهران در این باره گفت: در حال حاضر علت اصلی سقوط زن نابینا مشخص نیست با این حال برای رفع ابهامات موجود در پرونده، دستور بازنگری تصاویر دوربین‌های مداربسته مترو و تحقیق از شاهدان صادر شده است. حال آن که نخستین بررسی‌ها نشان می‌دهد زن جوان قبل از رسیدن قطار به چاله سقوط کرده و واگن‌ها به وی اصابت نکرده‌اند. بنابراین احتمال می‌رود او بر اثر سقوط یا برق گرفتگی ناشی از برخورد با ریل‌ها جان باخته باشد.یکی از دوستان قربانی 33 ساله حادثه نیز به خبرنگار ما گفت: «هما بدر» مادر دو کودک پنج و یک ساله، زنی فعال، شاداب و پرتحرک بود. او فوق لیسانس تاریخ اسلام داشت و در دو دبیرستان تهران تدریس می‌کرد. ضمن این که به حرفه خبرنگاری هم اشتغال داشت. به گفته وی، «هما» یکی از نابینایانی بود که همیشه در طرح‌های مناسب‌سازی شهری برای معلولان با روزنامه‌ها همکاری می‌کرد و خیلی از مواقع نیز سوژه عکاسان رسانه‌ها بود اما متأسفانه قربانی ناایمن بودن یکی از اماکن رفت و آمد عمومی- مترو- شد و صبح دیروز پس از آن که فرزندانش را به مهدکودک رساند، هنگام عزیمت به محل کارش، در ایستگاه متروی خزانه دچار حادثه شد و جان باخت.
وی با بیان این که «هما» زندگی مشترک خوبی داشت، احتمال خودکشی وی را تقریباً غیرممکن دانست و گفت: شواهد نشان می‌دهد این حادثه به ضعف ایمنی اماکن عمومی از جمله مترو باز می‌گردد. وی ادامه داد: سال گذشته نیز «هما» و فرزند شیرخواره‌اش به گودالی سقوط کردند که هر دو جان سالم به در برده بودند.این زن نابینا با اشاره به مشکلات جدی معلولان و نابینایان تهرانی برای تردد در شهر و معابر عمومی و استفاده از وسایل نقلیه، خواستار توجه جدی مسئولان شهری به این معضلات و تبعات جبران‌ناپذیرش شد.


«همایی»

که قربانی مترو شد!

می‌نوشتیم شهر برای تردد معلولان امن نیست. می‌نوشتیم معلولان نیز شهروندان این جامعه هستند. از دریچه عکس و دوربین نشان می‌دادیم که بسیاری از چاله‌های شهر براحتی جان انسان‌ها و بیش از همه معلولان و نابینایان را می‌ستاند. اما آنچه البته به جایی نرسد فریاد است و این درد دل‌ همنوع، دوست و همکاری است که عزیزش را از دست داده در یکی از همین‌ها که قبلاً بارها و بارها هشدارش را داده است. «هما» دوستی عزیز بود، نابینایی که همه از او روحیه می‌‌گرفتند. برای ایفای حقوق معلولان از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کرد. خبرنگار ما نیز بود در روزنامه «ایران سپید». هنوز روزی که با هم برای تهیه عکس و گزارش از مناطق نامناسب مترو به یکی از ایستگاه‌ها رفته بودیم را خوب به یاد دارم. عصایش را در دست داشت به سوی لبه سکو می‌رفت و نشان می‌داد که این لبه برجستگی قابل لمسی برای عصا ندارد نشان می‌داد چگونه می‌توان با عصا یک قدم حرکت کرد بدون این‌که آن برجستگی در زیر عصا لمس شود. گفتیم و گفتیم تا عاقبت «هما» هم مانند بسیاری از نابینایان قربانی شد. دو دخترش غزل و ترانه را به مهدکودک برده و سپس در ایستگاه متروی خزانه منتظر آمدن قطار بود که متوجه لبه سکو نشد و ناگهان به درون سکو افتاد و قطار هم رسید. می‌گویند حادثه مشکوک است. می‌گویند تصاویر سقوط او در حال بررسی است. از احتمال خودکشی یا حالات روحی او می‌پرسند. از مشکلات خانوادگی و ... اما برای من که او و خانواده و همسرش را می‌شناسم واضح است که او مفهوم زندگی بود. نابینایی که می‌دانستم قطعاً از عصا استفاده می‌کند و کار با آن را به خوبی می‌داند. او به دانش‌‌آموزانش هم یاد داد برای استقلال در حرکت چگونه از عصا استفاده کنند. او نابینایان را تشویق می‌کرد با عصا در شهر حضور یابند تا مردم آنها را ببینند و بفهمند چگونه باید به آنها کمک کنند و البته شاید هم مسئولان آنها را ببینند و بفهمند چگونه باید شهر را برای آنها امن سازند. من به مسئولان متروی تهران می‌گویم یک نابینا چگونه باید خطوط زرد و قرمز و حاشیه خطر را ببیند. شما که می‌گویید نابینایان با عصا می‌توانند متوجه حریم مترو شوند راستی آیا یکبار با حضور فردی نابینا این گمان خود را امتحان کرده‌اید یا شما هم تصور می‌کنید نابینایان حس ششمی دارند که بموقع آنها را متوجه خطر می‌کند. اگر همای ما مسئول جان خود بوده و باید با عصایش متوجه حریم مترو می‌شده با قطعیت صد‌درصد می‌گویم هیچ نابینایی نمی‌تواند ادعا کند که بدون خطر جانی سوار قطار می‌شود. راستی آیا این حرف‌ها برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت نیست؟


روزنامه ایران، 25 مهر 1389

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد